صحن نو از آن مکانهای شاخص حرم رضوی است، از آن جاهایی که پر از قصه و روایت دلنشین است و هنرمندان بزرگی مثل شهیدی مشهدی که در همین صفحه از او یاد کردیم، هر چه در توان و بضاعت هنری داشتند، خرج زیباییاش کردند و یادگاریشان، هنوز هم رنگ و طعم عشق دارد، عشق به سلطان خراسان.
روایت آغاز صحن نو
سال ۱۱۹۷ خورشیدی بود که فتحعلیشاه قاجار، به قصد زیارت عازم مشهد شد. در آن روزگار، حرم رضوی فقط یک صحن داشت؛ همین صحن عتیق یا سقاخانه.
صحن عتیق پر بود از جلوههای هنر اسلامی از دورههای تاریخی گوناگون، جمعیت در آن موج میزد و شاه قاجار به این فکر افتاد که هم برای افزایش فضای زیارتی و هم برای ایجاد یک اثر ماندگار معماری از دوران خودش، صحنی را در بخش شرقی حرم رضوی بنا کند، درست شبیه همین صحن عتیق، اما با معماری یکدست و شکیل.
میرزا موسی فراهانی را که یادتان هست، همان وزیر خراسان که گفتیم روزگاری متولی آستان بود؟
شاه قاجار او را مأمور کرد صحن را در باغ پایینپای مبارک بسازد و برای این کار، ۱۰ هزار تومان سکه طلا اختصاص داد.
البته نقل دیگری هم وجود دارد که میگوید، خود شاه به فکرش نرسید این کار را انجام دهد، بلکه با پیشنهاد میرزا ابراهیم ناظر از مسئولان آن زمان آستان قدس، تصمیم به ساخت صحن گرفت.
باغ پایینپا کجاست؟
باغ پایینپا، یعنی همین جایی که حالا صحن نو خودنمایی میکند؛ باغی مصفا بود با درختان میوه که در دوره شاه عباس صفوی، آن را وقف حرم مطهر کرده بودند.
وسط آن برج کبوترخانهای ساخته شده بود شبیه همان کبوترخانههایی که اطراف اصفهان هست؛ خانه کبوترهای پُرتعداد حرم رضوی بود. البته در این باغ فقط کبوترخانه قرار نداشت؛ نوروزعلی بسطامی در کتاب «فردوسالتواریخ» آورده است: «صحن جدید... اولاً باغی بود و قدری از مزارات و خانات و دکاکین در آن واقع بود»؛ خب، این یعنی چه؟
یعنی آنکه در این صحن، هم خانه مسکونی وجود داشت، هم مغازه و محل کسب و هم خانه ابدی اموات. تصورش سخت است که در چنین فضایی همه این موارد را یک جا ببینیم، ولی خب، گزارش تاریخی است و ما بیتقصیریم.
که عشق آسان نمود اول...
کار ساخت صحن در همان سال ۱۱۹۷ خورشیدی شروع شد. معروف است که مسئولیت معماری آن را حاجآقاجان برعهده داشت؛ همان که بازارچهای به نامش هنوز موجود است و ما هم در رواق، از وی گفتهایم؛ اما خب، به قول معروف «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها»! وقتی صحن عتیق را طی چند قرن ساخته باشند، چطور میشود انتظار داشت که ساخت صحن نو، در دوران زندگی فتحعلیشاه تمام شود؟ سال ۱۲۲۵ خورشیدی، یعنی اواخر دوران سلطنت محمدشاه قاجار، تازه سفتکاری بنا به پایان رسید، این را میشود از تاریخ کتیبهها فهمید که عموماً با هنر شهیدی مشهدی ساخته شده است. تزئین بنا و ادامه کار صحن، در دوره ناصرالدینشاه پی گرفته شد.
البته وقتی فتنه سالار که توسط حسنخان سالار، پسر دایی محمدشاه قاجار در اوایل دوره ناصری شروع شد، کار ساخت و ساز را هم متوقف کردند؛ آشوب شهر مشهد را فرا گرفت و در آن گیر و دار، حتی به صحن نو هم آسیبهایی وارد شد؛ این بلوا تا سال ۱۲۲۸ خورشیدی که به تدبیر امیرکبیر فرو نشست، خسارتهای زیادی به مشهد و حرم مطهر وارد کرد.
در سال ۱۲۳۹ خورشیدی، یعنی بیش از ۱۰ سال پس از سرکوب شورش سالار، در دوره تولیت عضدالملک قزوینی بر آستان، کار اتمام ساختمان صحن و تزئین آن از سر گرفته شد و تا سال ۱۲۵۰ خورشیدی کاشیکاریها و گچبریها به پایان رسید. همزمان با سفر ناصرالدین شاه به مشهد، در سال ۱۲۵۷ خورشیدی کار طلاکاری ایوان غربی صحن هم تمام شد و آن را ایوان طلای ناصری نامیدند؛ در میان ایوان، در ورود به سمت روضه منوره قرار دارد.
همسایههای اولیه صحن نو
جالب است بدانید تا همین ۱۲۰ سال پیش، اطراف صحن نو بافتی کاملاً متفاوت داشت؛ در شمال صحن نو، یعنی همین جایی که حالا به بست نواب صفوی معروف است، زرگرخانه و بازار زرگرها قرار گرفته بود که البته به دلیل وجود دفتر مخابرات حرم، در مجاورت در شمالی صحن، به آن «در تلگرافخانه» میگفتند.
در شرق صحن نو، یعنی در خروجی بابالسلام، آبانبار، ضرابخانه، بازار کلاهدوزها و تیمچه حکاکها قرار داشت و در سه کنج جنوب شرقی صحن، تیمچه فیروزهتراشان واقع بود. همزمان با مراحل نهایی اتمام ساختمان و تزئینات صحن نو، در سال ۱۲۴۸ خورشیدی، به همت میرزارضا مؤتمنالملک و با الهام از سقاخانه اسماعیل طلایی در صحن عتیق، سقاخانهای هم در وسط صحن نو ساخته شد که تا سال ۱۳۰۷ خورشیدی باقی بود. به این ترتیب، صحن نو به بخشی از تاریخ اماکن متبرکه تبدیل شد.
نظر شما